به نام خدا
به مناسبت17ربیع الأول
دلم را می برد گر چشم مستش
چه از دستم برآید؟ ناز شستش
چه لطفی در هوای خاطر اوست
که شد سرو و صنوبر پای بستش
دل از حق بر نمیدارد چه ماهیست
اگر خورشید بگذاری به دستش
طلسم بت پرستی را شکستند
به لبخند ملیح گل پرستش
تبسّم غنچه پرورد لب اوست
شرابی شد شکرخند الستش
شب معراج و گلگشت سحرگاه
چه رازی خفته در روز نشستش
هواداران او بالانشین، ماه
کمینه عاشق شبگرد پستش
(زنده یاد سید محمد عباسیه کهن)