• وبلاگ : مكتب قرآن و عترت
  • يادداشت : مقايسه اي ميان: تورات، انجيل، قرآن و علم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • پارسي يار : 0 علاقه ، 1 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي رضايي 
    در لبنـان
    بعد از وفات عبدالناصر، ايجاد پايگاه چريکي مستقل، براي تعليم مبارزان ايراني، ضرورت پيدا مي‏کند و لذا دکتر چمران رهسپار لبنان مي‏شود تا چنين پايگاهي را تأسيس کند
    او به کمک امام موسي‏صدر، رهبر شيعيان لبنان، حرکت محرومين و سپس جناح نظامي آن، سازمان «امل» را براساس اصول و مباني اسلامي پي‏ريزي نموده که در ميان توطئه‏ها و دشمني‏هاي چپ و راست، با تکيه بر ايمان به خدا و با اسلحة شهادت، خط راستين اسلام انقلابي را پياده مي‏کند و علي‏گونه در معرکه‏هاي مرگ و حيات به آغوش گرداب خطر فرو مي‏رود و در طوفان‏هاي سهمناک سرنوشت، حسين‏وار به استقبال شهادت مي‏تازد و پرچم خونين تشيع را در برابر جبارترين ستم‏گران روزگار، صهيونيزم اشغال‏گر و هم‏دستان خونخوار آنها، راست‏گرايان «فالانژ»، به اهتزاز درمي‏آورد و از قلب بيروت سوخته و خراب تا قله‏هاي بلند کوه‏هاي جبل‏عامل و در مرزهاي فلسطين اشغال شده از خود قهرماني‏ها به يادگار گذاشته؛ در قلب محرومين و مستضعفين شيعه جاي گرفته و شرح اين مبارزات افتخارآميز با قلمي سرخ و به شهادت خون پاک شهداي لبنان، بر کف خيابان‏هاي داغ و بر دامنة کوه‏هاي مرزي اسرائيل براي ابد ثبت گرديده است

    ديدار امام امت
    بالاخره در اسفند ماه 59 چوب زيربغل را نيز کنار گذاشت و با کمي ناراحتي راه مي‏رفت و همراه با هم‏رزمانش از يکايک جبهه ‏هاي نبرد در اهواز ديدن کرد
    پس از زخمي شدن، ‌اولين‏بار، براي ديدار با امام امت و عرض گزارش عازم تهران شد. به حضور امام رسيد و حوادثي را که اتفاق افتاده بود و شرح مختصر عمليات و پيشنهادات خود را ارائه داد. امام امت(ره) پدرانه و با ملاطفت خاصي به سخنانش گوش مي‏داد، او و همة رزمندگان را دعا مي‏کرد و رهنمودهاي لازم را ارائه مي‏داددکتر چمران از سکون و عدم تحرکي که در جبهه ‏ها وجود داشت دائماً رنج مي‏برد و تلاش مي‏کرد که با ارائه پيشنهادات و برنامه‏هاي ابتکاري حرکتي بوجود آورد و اغلب اين حرکت‏ها را توسط رزمندگان شجاع و جان‏برکف ستاد نيز عملي مي‏ساخت. او اصرار داشت که هرچه زودتر به تپه‏هاي الله ‏اکبر و سپس به بستان حمله شود و خود را به تنگ چزابه که نزديکي مرز است، رسانده تا ارتباط شمالي و جنوبي نيروهاي عراقي و مرز پيوسته آنان قطع شود. بالاخره در سي‏ويکم ارديبهشت ماه سال شصت، با يک حملة‌ هماهنگ و برق‏آسا، ارتفاعات الله ‏اکبر فتح شد که پس از پيروزي سوسنگرد بزرگترين پيروزي تا آن زمان بود. شهيد چمران به همراه رزمندگان شجاع اسلام در زمرة اولين کساني بود که پاي به ارتفاعات الله ‏اکبر گذاشت؛ درحالي که دشمن زبون هنوز در نقاطي مقاومت مي‏کرد. او و فرماندة شجاعش ايرج رستمي، دو روز بعد، با تعدادي از جان برکفان و ياران خود توانستند با فداکاري و قدرت تمام تپه‏هاي شحيطيه (شاهسوند) را به تصرف درآوردند، درحالي که ديگران در هاله‏اي از ناباوري به اين اقدام جسورانه مي‏نگريستند
    پس از پيروزي ارتفاعات الله ‏اکبر، اصرار داشت نيروهاي ما هرچه زودتر، قبل از اينکه دشمن بتواند استحکاماتي براي خود ايجاد کند، به سوي بستان سرازير شوند که اين کار عملي نشد و شهيدچمران خود طرح تسخير دهلاويه را با ايثار و گذشت و فداکاري جان بر کف ستاد جنگ‏هاي نامنظم و به فرماندهي ايرج رستمي عملي ساخت.فتح دهلاويه، در نوع خود عملي جسورانه و خطرناک و غرورآفرين بود. نيروهاي مؤمن ستاد پلي بر روي رودخانة کرخه زدند، پلي ابتکاري و چريکي که خود ساخته بودند. از رودخانه عبور کردند و به قلب دشمن تاختند و دهلاويه را به ياري خداي برگ فتح کردند. اين اولين پيروزي پس از عزل بني‏صدر از فرماندهي کل قوا بود که به عنوان طليعة پيروزي‏هاي ديگر به حساب آمد
    در سي‏ام خردادماه سال شصت، يعني يک‏ماه پس از پيروزي ارتفاعات الله ‏اکبر، در جلسة فوق‏العاده شورايعالي دفاع در اهواز با حضور مرحوم آيت‏الله اشراقي شرکت و از عدم تحرک وسکون نيروها انتقاد کرد و پيشنهادات نظامي خود، از جمله حمله به بستان را ارائه داد.
    اين آخرين جلسة شورايعالي دفاع بود که شهيدچمران در آن شرکت داشت و فرداي آن روز، روز غم‏انگيز و بسيار سخت و هولناکي بود