سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکتب قرآن و عترت

لزوم اصلاح الگوی آموزش قرآن
اصلاح الگوی مصرف منحصر به منابع انرژی مانند آب، برق و گاز و... نیست، بلکه بازنگری در شیوه های آموزشی نیز می تواند جلوی هدر رفتن وقت معلمین و متعلمین و هم چنین بسیاری از اعتبارات را بگیرد؛ از آن جمله می توان به اصلاح شیوه های آموزش قرآن کریم در کشور اشاره کرد. امیداست این نوشته بتواند نقشی هرچند کوچک اما مفید و اثربخش در اصلاح روش های آموزش و شیوه های تدریس قرآن کریم کشور ایفا کند. اینک با هم مطلب را از نظر می گذرانیم:

1- بازنگری در مبانی آموزش و فعالیت های قرآنی کشور
کمتر از یک قرن است که در ایران یک ظلم تاریخی درباره آموزش قرآن رخ داده است و مهم ترین عامل مهجوریت قرآن در ایران شده است. و آن مسأله این است که در اغلب آموزش ها و فعالیت های قرآنی اعم از آموزش روخوانی، روان خوانی، تجوید، صوت و لحن، وقف و ابتدا و... به قرآن آموزان گفته ایم «بخوان و نفهم»؛ درحالی که اگر ادبیات یک صد سال پیش و قبل از آن را ببینیم، وجود یک ادبیات قرآنی را در تار و پود فرهنگ مکتوب فارسی آن دوران، به عیان مشاهده می کنیم.
به راستی چه کسی گفته است که عموم مردم باید قرآن را با لهجه عربی، همراه با صوت و لحن و رعایت قواعد تجویدی و حتی تلفظ حروف بخوانند، درحالی که حتی یک کلمه از آن چه را می خوانند نفهمند و بهره و حظی از آن چه می خوانند نبرند؟ و آیا همه مردم می توانند و علاقه مند هستند که حافظ و قاری قرآن بشوند که جلسات قرآن ما از همان ابتدای حرکت، این هدف خاص را نشانه رفته اند؟ اغلب اوقات اصول، اهداف، رویکردها و کلیات آموزش ها و فعالیت های قرآنی مفروض گرفته شده و بی آن که توجه جدی به مسأله برنامه ریزی آموزشی و درسی بشود، فعالیت های پرهزینه ولی کم بازده صورت می گیرد و در آخر خستگی را برجان مربی و قرآن آموز برجای می گذارد.
به عنوان مثال فقدان شناخت لازم مدیر مدرسه و معلم از اهداف، اصول و رویکردهای آموزش قرآن در هر یک از دوره ها و پایه های تحصیلی باعث می شود تا نظام آموزشی در مقاطع تحصیلی به اهداف و استراتژی های قصد شده دست پیدا نکند. این که:
- هدف از آموزش در هر یک از پایه های تحصیلی چیست و دانش آموزان در پایان سال تحصیلی باید به چه توانایی هایی دست پیدا کنند؟
- این که تعریف ما از هر یک از اهداف قصد شده چیست؟ مثلاً منظور ما از توانایی روخوانی چیست و چه تفاوتی با روان خوانی دارد؟
- در آموزش قرآن باید به چه رویکردهایی توجه کرد؟
- چه اصولی بر این برنامه درسی حاکم است؟
- الگوهای مناسب تدریس کدامند؟
- معلم باید حائز چه حداقل هایی از صلاحیت های علمی و حرفه ای در زمینه آموزش باشد؟
- نقش مدیریت، نظارت بر حسن اجرا در ارتقاء آموزش چقدر باید مورد توجه قرار گیرد؟
- والدین چه نقشی در پیشبرد برنامه درسی دارند؟
- معلم و مدیر و والدین خودشان چقدر با قرآن انس دارند؟
این ها عناصر یک برنامه درسی و آموزشی هستند که به مثابه دانه های تسبیح باید با یک نخ ارتباطی به هم وصل باشند. بدون ارتباط هر یک از این عناصر با کل مجموعه، آموزش به همان اندازه دارای افت خواهد بود. برای حل این مشکل اساسی، باید «فلسفه آموزش قرآن در ایران» تعریف و تبیین شود.
2- توجه به فرهنگ آموزش قرآن
امروزه در دنیا و مخصوصا کشورهای پیشرو به مقوله آموزش به عنوان یک رویداد فرهنگی نگاه می شود. توجه به فرهنگ آموزش قرآن در کشورهای مشرق زمین یک نیاز اساسی است؛ زیرا که این کشورها از جمله ایران، بسیاری از رفتار و حتی افکار خود را از فرهنگ دینی و مذهبی، ادبیات، عرفان خود به دست می آورند. بی توجهی به فرهنگ سازی در امر آموزش و یادگیری باعث می شود که تعلیم و تربیت از عمق لازم برخوردار نباشد و به مرور کارکرد خود از دست بدهد. اساس موفقیت پیامبر اعظم(ص) و بزرگان دینی و هم چنین آیات روح بخش قرآن توجه ویژه به عامل فرهنگ سازی است.
به عنوان مثال به موارد زیر می توان اشاره کرد:
1- شما کودک خود را برای یادگیری نماز به مسجد یا مدرسه می فرستید. او در مدت کوتاهی با صحیح خوانی، فصیح خوانی، تلفظ حروف خاص عربی، ترجمه عبارات نماز، آداب و شرایط و احکام عملی نماز آشنا می شود، اما این کودک در این آموزش ها به این مسئله نمی رسد که باید در طول زندگی خود نماز بخواند. از شما می پرسم آیا این آموزش موفق بوده است؟
2- خدای رحمان در سوره جمعه،
آیه2 می فرماید: هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین در این آیه و آیات مشابه به پیامبر اکرم(ص) گفته شده است تا او قبل از آن که کتاب و حکمت را به دیگران بیاموزد، خود تلاوت کننده قرآن باشد (یتلواعلیهم آیاته).
از شما می پرسم: - آیا عموم شهروندان مسلمان کشور ما، از انس دائمی با قرآن برخوردار هستند؟ آیا از رجال سیاسی و فرهنگی مملکت گرفته تا معلمان و مدیران مدارس و اولیای دانش آموزان ارتباط و انس روزانه با قرآن کریم دارند؟ فراموش نکنیم همه ما از آن جهت نماز خوان شدیم که از همان دوره طفولیت چشم خود را باز کردیم و پدر و مادرمان را مشغول نماز دیدیم؛ پدر و مادر خود را مشغول خوردن سحری دیدیم، درحالی که رادیو دعای سحر را زمزمه می کرد، پس همه ما روزه گیر شدیم. از شما می پرسم کودکان ما چند بار ما را مشغول خواندن قرآن دیده اند؟
اجرای طرح تلاوت نور در مساجد کشور از طرح های موفقی است که در راستای ایجاد فضای مناسب برای انس دائمی و روزانه مردم با قرآن کریم نقش موثری دارد و باید مورد توجه و تعمیم قرار گیرد؛ و یا مراسم قرآن آغازین مدارس در فضا سازی قرآنی مدارس اثر چشم گیری می تواند داشته باشد. این مهم به برنامه ریزی نیاز دارد.
«ثبت ثم النقش»
هر ساله اعتبارات میلیونی و میلیاردی صرف آموزش عمومی قرآن کریم در جامعه می شود. منظور از آموزش های عمومی، آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم است. مثلا آموزش و پرورش در طول سال های متمادی برای معلمان آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم برگزار کرده است؛ یا آموزش عالی برای دانشجویان فوق دیپلم تا فوق لیسانس یک واحد آموزش روخوانی به عنوان پیش نیاز برگزار می کند. و یا نهضت قرآن آموزی در قالب موسسات متعدد قرآنی اقدام به تشکیل کلاس های آموزش روخوانی قرآن می کند. ارگان ها و سازمان های دولتی و تشکل ها و موسسات قرآنی مردمی نیز همین کار را انجام می دهند.
در جامعه ما این گونه فعالیت ها، کارهای خوبی به شمار می رود، اما از شما می پرسم: آیا واقعا مشکل مردم ما این است که قرآن بلد نیستند؟ و یا اساسا مردم قرآن نمی خوانند؟...
این یک واقعیت است که مردم با این که خود را به حقیقت مدافع و جان نثار قرآن می دانند اما قرآن نمی خوانند؛ مقام معظم رهبری درهمین زمینه می فرمایند: «واقعیت تلخ اینجاست که قرآن هنوز در جامعه ما یک امر عمومی نشده است. همه به قرآن عشق می ورزند، احترام می کنند، اما عده کمی همواره آن را تلاوت می کنند و عده کمتری در آن تدبر می کنند.»
و باید گفت که: متاسفانه تعداد کمتری به آن عمل می کنند!
چه باید کرد؟
مقام معظم رهبری درکنار این واقعیت تلخ، حقیقت شیرینی را بیان فرموده اند: «اگر تحصیل کرده ها و فرهیختگان کشور روزی یک صفحه قرآن با توجه به معنا بخوانند و در آن تدبر کنند، غوغایی در کشور برپا می شود، این کار به فرهنگ سازی و تدبیر نیاز دارد.» ایشان این جمله را در دیدار با اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی درسال1386 فرمودند که شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره این مطالبه به حق مقام معظم رهبری، چه تدابیری اندیشیده است؟ نیاز به مجال دیگری دارد (1)
همانطور که گفته شد برای آموزش عمومی قرآن کریم در کشور هزینه های فراوانی می شود اما با کمی دقت و توجه متوجه می شویم که اگر این نوع آموزش ها مبتنی بر هدف ایجاد انس مستمر با قرآن کریم نباشد، ازاساس زائد و موجب حیف و میل اعتبارات دولتی می شود، زیرا شما نمی توانید یک نفر ایرانی را پیدا کنید که با عموم قواعد نیاز خواندن ساده قرآن آشنایی نسبی نداشته باشد.
3- چگونه قرآن بیاموزیم؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روزهای ماه مبارک رمضان 68 سه اشکال را به فعالیتهای قرآنی کشور وارد دانستند، از آن جمله فرمودند: «قرآن را نه برای ختم کردن و به اتمام رساندن و نه برای نکته برداری و استفاده از آن در سخنرانی ها، بلکه برای دل خود بخوانیم و مانند کسی که برای یافتن داروی درد خود به داروخانه می رود، دنبال دوای دردهایمان در قرآن باشیم. هدایت ثمره قرآن است.»
آموزش روخوانی و روان خوانی صرف و یا کلاس حفظ قرآن یا آموزش قرائت هریک به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیازهای مختلف دانش آموزان و فراگیران باشد. امروزه نظریه «هوش های متکثر» ثابت می کند که یادگیری یک مطلب در افراد مختلف از راههای متعددی صورت می پذیرد. «هرکسی از ظن خود شد یار من» بنابراین آموزش قرآن کریم نیز از این قاعده مستثنی نیست. پس می توانیم به جای این که مراتب آموزش قرآن را در طول هم ببینیم؛ درعرض و کنار هم دیده شود تا به وسیله این کار ضمن ارائه پاسخ مثبت به نیازهای متعدد مخاطبان، بر جذابیت آموزش نیز افزود. در این شیوه از آموزش، جامعیت قرآن کریم مدنظر است. هدف آموزش جامع قرآن دستیابی آحاد مردم به سواد قرآنی است.
سواد قرآنی چیست؟
امروزه حدی از دانش و مهارت را در همه حوزه های علمی و معرفتی، برای عموم لازم می دانند. این حد را سواد و محرومیت از آن را «بی سوادی» می نامند؛ و علاوه بر سواد خواندن ونوشتن، اصطلاحاتی هم چون سواد بهداشتی، سواد ارتباطات و اطلاعات، سواد ریاضی، سواد علمی- فناورانه و... رایج است.
اکنون با این سؤال روبه رو هستیم که با توجه به اهمیت و ضرورت تربیت اسلامی و نقش یگانه قرآن کریم دراین تربیت، آحاد جامعه باید از قرآن کریم چه سهم و حظی داشته باشند تا بتوان آنان را از سواد قرآنی بهره مند دانست. سوادی که بتواند زمینه ساز بهره گیری مادام العمر از قرآن کریم باشد.
با توجه به آنچه بیان شد، سواد قرآنی این گونه تعریف می شود: «سواد قرآنی، دانش و مهارت پایه و اعتقاد و علاقه به یادگیری قرآن برای بهره گیری مستمر و مادا م العمر از قرآن کریم است.»
ویژگی های سواد قرآنی
1- سواد قرآنی یک نیاز همگانی است. همه افراد جامعه با هر وضع اقلیمی، شغلی، اقتصادی، اجتماعی و.. برای آن که هویت انسانی- الهی خویش را بشناسند، از آن مراقبت کنند و زمینه شکوفایی تدریجی آن را فراهم آورد، به سواد قرآنی نیازمند هستند.
2- سواد قرآنی از یک حد پایه برخوردار است. هرچند افراد با توجه به تفاوت هایی که در تحصیلات، سن، شرایط اقتصادی و اجتماعی دارند به سطوح مختلفی از سوادقرآنی نیازمند هستند، ولی بهره مندی عموم از یک حد پایه ضروری است.
3- حد سواد قرآنی درطول زمان درحال تغییراست. با توجه به شرایط و امکانات مختلف درهرجامعه و نیز تغییرات این شرایط در طول زمان، این حد، نیازمند شناسایی و تعریف خاص است.
4- حداقل سواد قرآنی منجر به خواندن مستمر قرآن کریم، فهم تدریجی معنای عبارات و آیات آن شده و زمینه ساز بهره گیری مادام العمر از آموزه های الهی می شود. هدف آموزش عمومی قرآن، نمی تواند صرفا دستیابی به دانش و مهارت خاصی در ارتباط با قرآن کریم باشد، بلکه باید توانایی و قابلیتی فراهم آورد که فرد بتواند ضمن انس و ارتباط دائمی با قرآن کریم، پیوسته خود را در معرض تزکیه و تعلیم الهی قرار دهد.
مهم ترین هدف آموزش قرآن در آموزش و پرورش، دستیابی دانش آموزان به سوادقرآنی است. با توجه به آنچه که درباره سواد قرآنی بیان شد، اگر سواد قرآنی را به مثابه یک هرم چند وجهی تشبیه کنیم، به طور خلاصه آموزش قرآن در آموزش و پرورش بر چهار وجه استوار است:
وجه اول: آموزش خواندن قرآن کریم (دوره ابتدایی شامل روخوانی و روان خوانی)
وجه دوم: آموزش درک معنای عبارات و آیات ساده و پرکاربرد قرآن کریم (دوره راهنمایی)
وجه سوم: آموزش شیوه های تدبر در آیات قرآن (دوره متوسطه)
وجه قاعده: انس با قرآن کریم: لازمه موفقیت موارد فوق و همچنین میوه وجوه سه گانه بالا است.
قابل ذکر است که انس با قرآن کریم و علاقه به یادگیری آن، هم یک رکن از سوادقرآنی و هم ضامن بقاء و توسعه دو رکن دیگر است. اگر سواد قرآنی به دستیابی به این جزء منجر نشود، نه تنها ضمانتی برای دوام سه رکن دیگر وجود ندارد، بلکه ضرورت و فلسفه آموزش قرآن ناکام می ماند.
4- فعالیت های فوق برنامه باید مکمل برنامه درسی قرآن باشد
دانش آموزان درحالی در مسابقات قرآنی و معارف اسلامی شرکت می کنند که محتوای پیش بینی شده مسابقه را در مدرسه آموزش نمی بینند. در مقابل محتوای کتاب های درسی قرآن و دینی که با دقت های فراوان از سوی پژوهش گران دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی طراحی و متناسب با نیازها و علائق دانش آموزان در کتب درسی قرار می گیرند، کمتر مورد مسابقه هستند.
به عنوان مثال: مسابقات قرائت و حفظ قرآن که یک فعالیت قرآنی از نوع تخصصی است هیچ گاه جزء اهداف کلان آموزش و پرورش نبوده و نیست و در مقابل کسب مهارت روخوانی و روان خوانی قرآن به عنوان اهداف اصلی آموزش قرآن در دوره ابتدایی است. چه خوب است مدیر و مربی مدرسه در کنار برگزاری مسابقات قرائت و حفظ قرآن، مسابقه روخوانی قرآن کامل (برای کلاس های اول تا سوم) و روان خوانی قرآن کامل (برای کلاس های چهارم و پنجم) برگزار کند و یا در دوره راهنمایی به مسابقه روان خوانی (ترتیل آموزشی) و درک و فهم آیات و عبارات قرآنی آن هم به صورت توأمان اهمیت داده شود، و در دوره متوسطه و پیش دانشگاهی به تدبر در آیات قرآن که جزء اهداف و رویکردهای برنامه های درسی دوره های تحصیلی است توجه شود.
5-مهارت آموزی به جای قاعده آموزی
همان طور که دربند سوم گفته شد علت مهجوریت قرآن درجامعه این نیست که افراد با قواعد روخوانی و روان خوانی آشنا نیستند، بلکه اشکال دراین است که اصولا افراد با قرآن مانوس نیستند. و باید برای این مسئله فکری کرد. یکی از راهکارهای مهم در این زمینه توجه به مهارت آموزی به جای قاعده آموزی است.
درجلسات موفق و معتبر قرآنی کشور روش حاکم مهارت آموزی است. یعنی استاد در صدرجلسه می نشیند و افرادی که به حلقه انس با قرآن نشسته اند هر یک چند آیه می خوانند و استاد اشکالات آنان را به صورت موردی و تلگرافی برطرف می کند. «آن چه که اتفاق می افتد خواندن قرآن است.» اما درسایر کلاس های قرآن این قواعد قرآن هستند. که محور آموزش هستند، معلم ارتباط یک سویه با دانش آموز داشته و معمولا متکلم وحده است و آنچه بیش از همه مورد غفلت قرار می گیرد که «قرآن کمتر خوانده می شود.»
این اشکال از دو مساله ناشی شده است:اول نظام مدرسه ای که درآن عموم دروس براساس قاعده آموزی یاد داده می شوند. دوم تاثیر کتاب هایی است که به منظور آموزش قرآن نوشته شده است و از آن جا که درکشور ما اغلب آموزش ها کتاب محور است همین روش ها از کتاب به معلم منتقل می شود.
6-کاررا که کرد؟آن که تمام کرد
مهم ترین عاملی که باعث می شود تا موفقیت های به دست آمده متناسب با اهداف قصد شده نباشد عدم اجراء و یا اجرای ناقص برنامه درسی است. در برنامه درسی قرآن چهار عامل مهم زیر باید درعرض هم اجرا شوند تا اهداف محقق شود.
6-1- معلمان و مربیان مدارس باید با عناصر و اجزاء برنامه آموزش قرآن آشنا شوند و مهارت لازم را در آموزش قرآن به دست آورند،
6-2- وسایل آموزش از قبیل لوح آموزشی، نوار آموزش قرآن معلم و دانش آموز، کتاب راهنمای تدریس معلم، ضبط صوت بایستی فراهم شود تا آموزش با اختلال روبرو نشود.
6-3- به نقش خانواده درآموزش توجه شود. بیش از یک پنجم آموزش برعهده خانواده است. مواردی که باید خانواده ها درباره فراهم آوردن زمینه های لازم آموزش قرآن به آن ها توجه کنند، درمقدمه هر یک از کتاب های درسی دانش آموزان آمده است. خوب است مدیران مدارس و معلمان و دبیران قرآن درآموزش اولیای دانش آموزان تلاش بیش تری از خود نشان دهند.
7- تفکیک آموزش های عمومی قرآن و فعالیت های تخصصی و فوق برنامه از یکدیگر
حوزه های علمیه، سازمان صدا و سیما، نهضت قرآن آموزی، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز توسعه و ترویج فعالیت های قرآنی و وزارت آموزش و پرورش باید به این نکته توجه کنند که روند فعالیت های قرآنی به جای عمومی شدن به سوی تخصصی شدن حرکت می کند و این درحالی است که روز به روز شاهد آن هستیم که ارتباط مردم با قرآن کم تر و کم تر می شود.
البته این مطلب به معنای آن نیست که نباید فعالیت ها تخصصی شود بلکه باید توجه شود که فعالیت های تخصصی هم باید روز به روز ساده تر و عمومی تر شود. مخصوصا مراکزی که دراین زمینه مسئولیت اصلی و تقسیم را دارند باید در اهداف و روش ها تجدیدنظر نمایند.
8-چگونه می شود قرآن کریم را فهمید؟
قبلا چنین گفتیم که علت دوری مردم از قرآن این نیست که افراد با قواعد روخوانی و روان خوانی آشنا نیستند، بلکه اشکال در این است که اصولا افراد با قرآن مانوس نیستند. در این جا سوالی پیش می آید و آن این است که چرا آنان با قرآن مانوس نیستند؟ پاسخ بسیار ساده است زیرا مردم قرآن را نمی فهمند. سوال دیگر این است که آیا می شود قرآن را فهمید؟ پاسخ این است که «قطعا بله».
طبق بررسی های به عمل آمده در مجموعه کتاب های مختلف دوره ابتدایی مانند فارسی، دینی، تاریخ، علوم و ... حدود 500 لغت قرآنی آمده است. مثل: کتاب، قلم، نور، ظلمات، سلام، حمد، وقت، بشر، علم، عمل، الا، خلق، مومن، صالح، کافر، اصحاب، مثل، م ثل، مثل، قوم، رحمت، عذاب، حق، ظلم، خالق، دنیا، آخرت، عال م، عالم، قیامت، صاحب، درجه، شدید، رسول، وسیله، قوم، صبح، خیر، شر، مسجد، مبارک، جاهل، داخل، خارج، اول، آخر، شک، یقین، انسان، رعد و برق، عاقل، مجنون، ذره، عظیم، جبال، شهید، نعمت، ثمر، صبر و... آیا این اشتراک کلامی نباید به عنوان یک پتانسیل مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد؟
هم چنین طبق بررسی دیگری قرآن کریم دارای حدود 78000 کلمه است که 67000 کلمه آن تکرار 11000 کلمه است. 1000 کلمه ای که بیش ترین تکرار را دارد و بیش از 75درصد از کل قرآن را شامل می شود. از این تعداد کمتر از 400 کلمه که بیش ترین تکرار را دارند در کتاب های درسی آموزش قرآن دوره راهنمایی آمده است که حدود بیش از 50درصد از کل قرآن را شامل می شود. درک معنای آیات و عبارات ساده و پرکاربرد راه کاری بسیار مناسب است که اولین نتیجه آن انس دائمی فرد با قرآن کریم است. همان که در نهج البلاغه امیرالمومنین علیه السلام آمده است: «ما جالس هذاالقرآن الا قام عنه بزیاده او نقصان، زیاده فی هدی و نقصان من عمی) (با قرآن هم نشین نشد مگر کسی که از کنار آن برخاست با یک افزونی و با یک کاستی، افزونی در هدایت و کاستی در نادانی).
در زمینه امکان فهم قرآن کریم، مقام معظم رهبری در رمضان 86 فرمودند: «این کلماتی که شما ملاحظه می کنید، همان چیزهائی است که خداوند متعال به عنوان آخرین ذخیره معنوی وحی الهی به بشریت عطا کرده است. اینها را باید فهمید.
متاسفانه ما حجاب زبانی داریم، حجاب لغوی داریم! این کمبود ماست. یعنی کمبود ملتهای غیرعرب است. این حجابی است که ما داریم وقابل حل هم هست. نبادا کسی خیال کند حالا چه کار کنیم، نمی شود؛ نخیر، این کاملا قابل حل است. بسیاری از کلمات و لغات قرآنی در زبان فارسی متداول ما تکرار شده است و ما می فهمیم. مثلا فرض بفرمائید: «ولنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات وبشر الصابرین». این آیه شریفه را اگر نگاه کنید، از لغات این آیه، آنچه که یک فارسی زبان نفهمد، فقط دو سه تاست، والا بقیه لغات را می فهمد. حالا مثلا «لنبلونکم» را باید برایش معنا کنند، اما «شیء» را می داند یعنی چه. خود شما شیء، اشیاء را به کار می برید. «خوف» را می دانید چیست، «جوع» را می دانید چیست، «نقص» را می دانید چیست، «اموال» را می دانید چیست، «انفس» را می دانید چیست، «ثمرات» را می دانید چیست. اینها چیزهائی نیست که یک فارسی زبان این ها را نفهمد.»
در این زمینه آموزش و پرورش پیشگام است و سال هاست که این کار با همت مولفان کتاب های درسی آموزش قرآن دوره های مختلف تحصیلی در حال انجام است. در این رابطه بخش کار در کلاس کتاب های درسی آموزش قرآن دوره راهنمایی منبع بسیار مناسبی برای تشنگان زمزم زلال وحی است.
9- مناسب سازی رسم الخط قرآن کریم
بی تردید یکی از عوامل اصلی عدم انس دائمی اغلب مردم با قرآن کریم دشواری رسم الخط های رایج است. کشور ایران از معدود کشورهایی است که کتاب شریف قرآن با رسم الخط های متعدد وجود دارد. این تعدد و تکثر از یک سو و استاندارد نبودن این مصاحف از نظر متناسب سازی با معلومات قاطبه مردم از سوی دیگر باعث شده است تا مخاطب رفته رفته به دلیل وجود غلط های فراوان درتلاوت قرآت، انگیزه لازم را از دست داده و از خواندن آن طفره رود؛ حال آن که بسیاری از این غلط خواندن ها به شیوه کتابت برمیگردد. وجود اعراب اضافی در
رسم الخط ها مانند حرکات کوتاه و کشیده و همزه ها و تشدیدها و سکون های زائد و معجم باعث آن شده است که در قرآن های به خط استاد عثمان طه (مصری) و یا استاد طاهر خوش نویس (خط ایرانی) به طور متوسط در هر صفحه بیش از 200 علامت اضافی وجود داشته که هر یک از آنها برای نادرست خواندن یک کلمه قرآنی کافی است.
خوش بختانه آموزش و پرورش از رسم الخط قرآن ملی جمهوری اسلامی ایران استفاده می کند این رسم الخط دارای ویژگی های منحصر به فرد و ساده ترین خط به زبان فارسی است که تنها علامت های ضروری را آورده است. این قرآن شریف توسط مرکز طبع و نشر قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران در ابعاد و اشکال مختلف چاپ می شود.
10-جایگاه تربیت قرآنی در آموزش و پرورش کجاست؟
باتوجه به فرمایش امام خمینی(ره) که فرمودند: «تربیت باید قرآنی باشد» و «بچه های ما باید تربیت قرآنی بشوند.»1 این سؤال جدی مطرح می شود که: نسبت برنامه های درسی فعلی با موضوع تربیت قرآنی منظور امام خمینی چه قدر است و چگونه می توان به این هدف متعالی دست پیدا کرد؟
شاید به اجمال بتوان گفت تا زمانی که همه کتاب های درسی ما مبتنی بر نظریات تعلیم و تربیت اسلامی و یا حداقل بر مبنای نظریه اسلامی تعلیم و تربیت تالیف نشده باشد، مهجوریت قرآن به صورت اساسی در نظام تعلیم و تربیت کشور برطرف نخواهد شد. تا زمانی که اساتید و دانشجویان دانشگاه ها، نظرات دانشمندان غربی را به چشم وحی منزل می نگرند و در مقابل آیات قرآن کریم و روایات ائمه هدی علیهم السلام را فاقد وجاهت علمی می دانند، چه انتظاری از محصول نهایی مراکز به اصلاح علمی می توان داشت: علومی که «هو الاول» و «هوالآخر» آن ها افتاده، به جای رویکرد خلقت گرا، رویکرد طبیعت گرا و تجربی را مورد توجه قرار می دهد و به قول علامه آیه الله جوادی آملی: «لاشه علم در دبیرستان ها و دانشگاه ها تدریس می شود. در حالی که علوم باید سراسر صبغه الله باشد.»
رضا نباتی
1-قرآن کتاب هدایت، از مجموعه تبیان، شماره 13