سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکتب قرآن و عترت

اصبغ بن نُباتَه گوید: «مردی نزد امام علی بن ابی طالب(ع) آمد و عرض کرد: «ای امیر مؤمنان این گروهی که با آنان مبارزه می کنیم، [میان ما و آنان] دعوت یکی، پیامبر یکی، نماز و حجّ یکی، پس آنان را چه بنامیم؟!» امام علی(ع) فرمود: «به آن چه خدای متعال در کتابش آنان را نامیده است.» گفت: «همه ی آن چه را که در کتاب خداست نمی دانم.» فرمود: «آیا نشنیده ای که خدای متعال در کتابش می گوید: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَیْنا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ وَ لکِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ کَفَرَ[وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یُرید]» برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم. از آنان کسى بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عیسى پسر مریم دلایل آشکار دادیم، و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم و اگر خدا مى‏خواست، کسانى که پس از آنان بودند، بعد از آن [همه‏] دلایل روشن که برایشان آمد، به کشتار یکدیگر نمى‏پرداختند، ولى با هم اختلاف کردند پس، بعضى از آنان کسانى بودند که ایمان آوردند، و بعضى از آنان کسانى بودند که کفر ورزیدند و اگر خدا مى‏خواست با یکدیگر جنگ نمى‏کردند، ولى خداوند آنچه را مى‏خواهد انجام مى‏دهد.

امام علی(ع) در ادامه فرمود: «فَلَمَّا وَقَعَ الِاخْتِلَافُ کُنَّا نَحْنُ أَوْلَى بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِدِینِهِ وَ بِالنَّبِیِّ (ص) وَ بِالْکِتَابِ وَ بِالْحَقِّ فَنَحْنُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ شَاءَ اللَّهُ مِنَّا قِتَالَهُمْ فَقَاتَلْنَاهُمْ بِمَشِیَّتِهِ وَ إِرَادَتِهِ»پس وقتی که اختلاف رخ داد، ما به خدای عزّ و جلّ و به دینش و به پیامبر(ص) و به کتاب(قرآن) و به حقّ نزدیک تریم، بنابراین ما [مصداق] کسانی هستیم که ایمان آورده اند و ایشان، همان کسانی هستند که کفرورزیده اند، و خدا مبارزه با آنان را از ما خواسته است، و ما به خواست و اراده ی خدا، با آنان مبارزه کردیم. (طوسی، امالی،197؛ مفید، امالی،101؛ مجلسی، بحارالأنوار،32 /319- 320؛ همان،29/455؛ طبری، عمادالدیّن،106)